آراد جمشیدی(اشعار و نوشته ها)

اشعار،نوشته های آراد جمشیدی

آراد جمشیدی(اشعار و نوشته ها)

اشعار،نوشته های آراد جمشیدی

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

وِرد نگاه تو

از دستهایم خواهم پرسید
راز آشفتگی گیسوانت را
تو اما نخواهی گفت
پریشانی حال من
جادوی کدام نگاه
تو بوده است..!!

#آراد_جمشیدی

  • arad
  • ۰
  • ۰

شب از پشت چشمانت طلوع کرد
و جایی لابه لای موهایت به پایان رسید
سالها بعد
چشمان تو طلوع خورشید بود بر سرزمین
یخ زده دستان من
و دستان من
کودکی که در میان تاریکی شب می دوید
 تا به طلوع چشمان تو برسد
چه بسیار شعر هایی که
در سرخاب لبانت غرق کرده ام
تا شنا کردن در خیالت را بیاموزم
و گونه هایت
سیب هایی که مرا به بهشت آتشین
 آغوش تو تبعید میکند
تا زیبایی ات را هر صبح
از نو
در دفترم آغاز کنم....

    #آراد جمشیدی

  • arad
  • ۰
  • ۰

لباس ها

هر کدام از ما
هر روز
لباسهایی به تن میکنیم
از جنس واژه های برهنه
پیش از بیرون رفتن
پیش از سخن گفتن
پیش از دوست داشتن
آری
آن دیوانه ی عریان در خیابان
به راستی
کدام واژه ها را به تن کرده است؟
یا کودک لرزان در برف
گرما را از کدام واژه طلب میکند؟
آیا هنوز هم
روسپی های شهر
برهنگی جسمشان را
به عریانی زبان ها ترجیح میدهند؟؟
حالا بیشتر خواهم فهمید
سپید بودن
واژگان انسان های مرده را...!!

  #آرا_جمشیدی

  • arad