آراد جمشیدی(اشعار و نوشته ها)

اشعار،نوشته های آراد جمشیدی

آراد جمشیدی(اشعار و نوشته ها)

اشعار،نوشته های آراد جمشیدی

  • ۰
  • ۰

شب از پشت چشمانت طلوع کرد
و جایی لابه لای موهایت به پایان رسید
سالها بعد
چشمان تو طلوع خورشید بود بر سرزمین
یخ زده دستان من
و دستان من
کودکی که در میان تاریکی شب می دوید
 تا به طلوع چشمان تو برسد
چه بسیار شعر هایی که
در سرخاب لبانت غرق کرده ام
تا شنا کردن در خیالت را بیاموزم
و گونه هایت
سیب هایی که مرا به بهشت آتشین
 آغوش تو تبعید میکند
تا زیبایی ات را هر صبح
از نو
در دفترم آغاز کنم....

    #آراد جمشیدی

  • ۹۷/۰۴/۰۵
  • arad

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی